شنبه، خرداد ۲۲

یاد تو.

این نوشته رو با تمام کاستی‌هایش و با تمام نا‌ معنا بودنش تقدیم می‌کنم به




دوستی که عزیز بود، دوستی که دیگه در میان ما نیست ، دوستی که دیگه در بند نیست و آزاد شد،.



نیما ، ب




یادت هست آان روز، که من و تو شا بودیم



یادت هست آان وقتی‌ که میخندیدیم



یاد من هم بنداز، که امید هست تنها راه نجات ما.



یاد من هم بنداز که برای رسیدن به آزادی ، به چه جاهای که نرسیدم و حتا نام آزادی هم از یاد بردم



یاد من بنداز که ....  بخاطر داشته باشم که در کنارم نیستی‌



یادم آمد که دیگر در کنارم نیستی‌ که یاد‌هایم را برام زنده کنی‌.



یادم آمد که در ۱ سال پیش یادمان بود که بخندیم،



یادم آمد که ۱ سال پیش در کنارم بودی‌ای دوست،‌ای هم وطن،‌ای ندای آزادی من.



یادم آمد که چرا خندههایم از یاد رفت.
.


N.M         13     jun  10.




۱ نظر:

nazanin گفت...

بسیار زیبا